آدمهای بزرگ، آدمهای بزرگتر را می‌شناسند و آدمهای کوچک، آدمهای کوچکتر را.

به این جمله فکرمی‌کنم و به آدمهایی که در طول این دو سه سال شناخته‌ام و با آنها ارتباط برقرار کرده‌ام، به بزرگی و احترام این آدمها، به مهربانی و خضوعشان. سرمایه‌های بزرگی‌اند برایم، مایه دلگرمی و شادی‌اند.

گاهی وقتها گمان می‌کنی که صرفا حرف می‌زنی که حرف زده باشی (+) اما این آدمها به تو گوش می‌دهند، می‌خوانند تو را، می‌فهمند نگرانی‌ات را و چه چیزی بهتر از این؟!

امروز بعد از صحبت با یکی از همین آدمهای دل‌بزرگ احساس کردم فضا برای راه رفتن و تنفس شادی در اتاق کافی نیست، دوست داشتم به خیابان بروم، دوست داشتم خیابانی باشد شبیه ولی عصر و فقط می‌رفتم و می‌رفتم. و رفتم.

از این آدمهای نازنین سهمتان باد.