بعضی‌وقتها وقتی می‌خواهیم کار جدیدی را انجام دهیم و نظر دیگری را می‌پرسیم و می‌شنویم، با همان حرفها و تجربه‌های دیگری پیش می‌رویم و باورشان می‌کنیم، بدون آنکه در عمل خودمان آن کار جدید را امتحان کرده باشیم. امتحان دیگری امتحان ما می‌شود، دیگری‌ای که در آن کار شکست خورده یا به نتیجه‌ای نرسیده و یا تقلا و تنبلی کرده.

این شرایط را در اداره‌ها هم دیده‌ام، اینکه نظر می‌دهند که پیگیریهای کاری بی‌نتیجه است و آدم را ترغیب می‌کنند به ماندن در همان وضعیت قبلی.

اما گاهی لازم است به شخصه آن کار را تجربه کنیم. پیش فرضها را بدانیم، آگاه باشیم اما حواسمان باشد با ذهنیت و نظر آن دیگران، آن کار را پیش نبریم و روش خودمان را داشته باشیم. که خیلی وقتها آن کار جدید را امتحان می‌کنیم و نتیجه بسیار متفاوتی با نظر دیگران می‌گیریم و با خود می‌گوییم چه خوب آن را امتحان کردیم یا حتی اگر بعد از تجربه کردن آن کار، نظر ما شبیه نظر دیگران شد، با خود بگوییم خودمان تجربه‌اش کردیم و خودمان به نتیجه رسیدیم.