پیش‌‌نوشت: به نظرم آمد این یک تجربۀ شخصی است و شاید کمتر برای دیگران اهمیت و جذابیت داشته باشد اما از آروین اردکانی یاد گرفتم همین تجربه‌های شخصی و جزئی ما می‌تواند برای دیگری کمک‌کننده و راهگشا باشد و به قول مجتبی شکوری زندگی در همین جزئیات است.

 

راه حلهایی وجود دارند که فقط وقتی ظاهر می‌شوند که گام بعدی را برداریم و اقدام کنیم، نمی‌توان وقتی در چند کیلومتری خواسته‌مان قرار داریم، جزئیات آن چند کیلومتر بعدی را ببینیم. ما فقط این را می‌دانیم در انتهای این مسیر، آن هدف را می‌خواهیم اما از چگونگی رسیدن به آن اطلاع نداریم و این مسیر بر ما ستر است.

 

کتاب MRI به زبان ساده ترجمۀ خانم دکتر زهرا هاشم‌زاده و آقای دکتر مهران صفائی را نه در کتابفروشی پیدا می‌کردم و نه ناشرش آن را موجود داشت. کتاب چاپ‌تمام بود و تجدید چاپ هم نشده بود. نمی‌دانستم چطور آن را پیدا کنم اما می‌دانستم این کتاب را می‌خواهم. (قبلا این کتاب را داشتم و نمی‌دانم چطور شد که گم شد!)

بعد از تماس با چند کتابفروشی مختلف به ذهنم رسید از طریق مترجم این کتاب شاید بتوانم پیدایش کنم. با دانشکده دندانپزشکی کاشان تماس گرفتم و بعد از چند تماس در کمال ناباوری با خانم دکتر هاشم‌زاده صحبت کردم. (فکر کن با مولف کتاب محبوبت صحبت کنی و شماره‌ تلفنش را بگیری! حس فوق‌العاده‌ایست.)

ایشان بسیار بسیار لطف کردند و از نسخۀ‌ کتابی که داشتند، کپی گرفتند و برایم پست کردند، باورکردنی نبود! از ایشان بسیار بسیار سپاسگزارم.

 

من در ابتدای این مسیر در خیالم هم تصور نمی‌کردم با مولف این کتاب صحبت کنم و از طریق ایشان این کتاب به دستم برسد.

می‌خواهم تاکید کنم که فکر آدم اول ِ راه، با فکر همان آدم ِ میانۀ راه و آخر ِ مسیر فرق می‌کند. نمی‌توان انتظار داشت اول ِ مسیر و صِرف تصور و نه اقدام، راه حل را پیدا کنیم.

دیدن قدمهای بعدی مستلزم طی کردن قدمهای قبلی است، تصور اول ِ راه کافی نیست. با همین اقدام کردن است که قدم بعدی ظهور پیدا می‌کند و به آن هدفمان نزدیک می‌شویم و حتی اگر نرسیم بابت این تلاش و عمل و شجاعت و پیگیری، خودمان را تحسین می‌کنیم.

 

پی‌نوشت: از خانم دکتر هاشم‌زاده صمیمانه سپاسگزارم، تواضع و منش ایشان ستودنی است.