پیشنوشت: مثل قبلترها دلم برای نوشتن تنگ شده، چه چیزی باعث میشود از امکان نوشتن دست بکشیم و چیزهای دیگر ما را اغنا کند؟ اغنا میکند؟!
این چند پاراگراف تجربههای اخیرم است، دوست داشتم اینجا ثبتشان کنم و خوانده شوند.
*زندگی یک بازی است، بازیای که همبازیهایت میتوانند خنگترین، باهوشترین، خشمگینترین یا مهربانترین آدمهای روی زمین باشند. مهم اینست که تو چه واکنشی در برابر بازی این آدمها نشان میدهی.
*در نهایت زندگی کردن، کار کردن با آدمی را که متضاد ماست بایستی یاد بگیریم، همیشه نمیشود از آن آدم، از آن موقعیت فرار کرد و نادیدهاش گرفت.
*۷ تا ۱۰ روز مانده به سیکل قاعدگی یک زن رفتار و اوضاع روحی او ممکن است تغییر کند، انگار از آدمها بدش می آید و از خودش هم، حوصلهی کسی را هم ندارد و گاهی یادش میرود این احساس ناخوشایند به خاطر تغییرات هورمونی است نه رفتار خودش یا دیگری.
*جای سپاس بسیار است که گاهی وقتها به ما این فرصت و این امکان داده میشود تا بدون هیچ چشمداشتی به دیگران کمک کنیم، فرصت و امکانی که ممکن است وقتی نصیب دیگری شود با شِکوه همراهش کند یا به سادگی از آن رد شود، فرصتی که در واقع امکان شادی عمیقی در ما ایجاد میکند.
*وقتی دستانتان سرد است و نوشتن برای شما دشوار شده و بین نوشتن و دست کشیدن دچار تردید شدهاید ادامه دهید، دستانتان گرم خواهد شد و خوشحالید از ادامه دادن؛ این همان زندگی است.
*خوشبختی بزرگی است کسی به تو بگوید همیشه در قلب و دعای من هستی.
*آیا میشود آدمی برای همیشه از احساسات، افکار،گفتار و رفتار خودخواهانه جدا شود؟
*بیشتر کارها، شاید تقریبا همه کارهایی که به ما محول شده، به سختی کارهایی که در ذهنمان فرض کرده بودیم، نیستند. این را کمی قبل از پایان آن کار میفهیم.
*کفش پاشنهدار اعتماد به نفس زن را زیاد میکند، امتحان کنید.
*دوستی میگفت وقتی کسی به تو بدی میکند، به تو میگوید دوستم داشته باش. عجیب است، چطور میشود آن آدم را در آن لحظه دوست داشت؟!
*بعضی وقتها نگرانیهای ما بدون کوچکترین تلاشی از طرف ما حل میشوند و این شگفت انگیز است. ما فقط در مورد آن مسئله فکر کردهایم و میبینیم درست همان روز، فرد دیگری آن مسئله را برایمان حل کرده.
*همان دوست میگفت دوستداشتن کسی که لیاقت دوست داشته شدن ندارد، حوزه قلبی ما را توسعه و گسترش میدهد.
* “الان کفر میگویم“ِ بعضی آدمها میتواند چقدر آدم را بخنداند به خصوص اگر کار ما باعث کفری بودنشان شده.
*ما گاهی احساسات خود را از خودمان مخفی و حتی انکار میکنیم برای اینکه نمیخواهیم آنها را ببینیم و بپذیریم، ما خودمان را فریب میدهیم حتی شاید بدون اینکه از این فریب خود آگاه باشیم.
*هر روزی که زیباتری، عاشقتری (خیلی دوست داشتم این جمله را خودم گفته باشم، ولی این را از دوستی شنیدم.)
*به جای دیگری تصمیم نگیرید.
ثبت ديدگاه