تازه ترین نوشته های من
گزارش فرودین ۱۴۰۴
11 فروردین 1404؛ در این پست از چیزهای مختلف خواهم نوشت. ممکن است شما را سردرگم یا خسته کند، اما برای من که شروع کردن و ادامه دادن سخت است، فکر کردن به اینجا که [...]
چند تجربه- سری هشتم
* دوستی میگفت "آدمها عاشق حرف زدن از خودشان هستند، عاشق این هستند که به حرفهایشان گوش دهی. اینجوری کمی بعد شما را دوست خواهند داشت، چون به حرفهایشان گوش میدهی." درست میگفت، آدمهای زیادی [...]
سفر و زندگی
سفر، سفرهای دور بسیار به ما میآموزد، میآموزد ما مرکز جهان نیستیم، آدمهایی هستند بسیار باسوادتر از ما، موفقتر از ما، بسیار متواضعتر از ما و آرامتر از ما. میآموزد میشود در سکوت پیش رفت، [...]
چند تجربه-سری هفتم
پیشنوشت: مدتهاست اینجا ننوشته ام، بیشتر از یک سال. عجیب است بعضی وقتها چنان در دیگری، دیگران، چیزهای دیگر غرقیم که دوست داشتنیهای خودمان را فراموش میکنیم. حرف مریم نیکومنش عزیز باعث شد بنویسم؛ که [...]
چند تجربه- سری ششم
پیشنوشت یک: به این فکر میکنم چرا با وجود اینکه کاری را دوست داریم و دلمان برایش تنگ شده، از انجامش خودداری میکنیم مثل همین نوشتن. میدانیم حالمان را خوب میکند اما شاید بهتر باشد [...]
نامه به کسی که خودش را دوست نداشت
میخواستم به دوستی که خودش را دوست نداشت بگویم از این احساسات و افکار واهمه نداشته باش که شاید همه ما این بحرانها، این شیبهای زندگی، این دوست نداشتن عالم و آدم را تجربه کردهایم. [...]
تجربهی روزهی ۷ روزه
پیشنوشت: این تجربه شاید بیمعنا به نظر برسد، به خصوص که شبیه داستانی بریدهبریده است اما میخواستم درموردش بنویسم. احساس میکردم نوشتن از آن، بار آن را در ذهنم کم میکند و خیالم را راحت. [...]
عادتی که حرفش بود
بعضی کارها هست که فقط خودمان میدانیم داریم انجامشان میدهیم، هرچند یک دیگری که قبولش داریم، ممکن است با شنیدنش آن را تایید کند اما جایی در روحمان میدانیم این کار اشتباه است. بارها و [...]
چند تجربه- سری پنجم
پیشنوشت یک : باز هم خیلی وقت است اینجا چیزی ننوشتهام و دلم برای اینجا تنگ شده. این تجربهها هم مثل سری اول، دوم، سوم و چهارم چیزهایی بوده که تجربه، خوانده یا احساس کردهام [...]