تازه ترین نوشته های من

سفر و زندگی

شهریور ۲۶ام, ۱۴۰۳|2 ديدگاه

سفر، سفرهای دور بسیار به ما می‌آموزد، می‌آموزد ما مرکز جهان نیستیم، آدمهایی هستند بسیار باسوادتر از ما، موفقتر از ما، بسیار متواضعتر از ما و آرامتر از ما. می‌آموزد می‌شود در سکوت پیش رفت، [...]

چند تجربه-سری هفتم

تیر ۳۱ام, ۱۴۰۳|2 ديدگاه

پیش‌نوشت: مدتهاست اینجا ننوشته ام، بیشتر از یک سال. عجیب است بعضی وقتها چنان در دیگری، دیگران، چیزهای دیگر غرقیم که دوست داشتنیهای خودمان را فراموش می‌کنیم. حرف مریم نیکومنش عزیز باعث شد بنویسم؛ که [...]

چند تجربه- سری ششم

تیر ۸ام, ۱۴۰۲|بدون دیگاه

پیش‌نوشت یک: به این فکر می‌کنم چرا با وجود اینکه کاری را دوست داریم و دلمان برایش تنگ شده، از انجامش خودداری می‌کنیم مثل همین نوشتن. می‌دانیم حالمان را خوب می‌کند اما شاید بهتر باشد [...]

نامه به کسی که خودش را دوست نداشت

فروردین ۴ام, ۱۴۰۲|2 ديدگاه

می‌خواستم به دوستی که خودش را دوست نداشت بگویم از این احساسات و افکار واهمه نداشته باش که شاید همه ما این بحرانها، این شیبهای زندگی‌، این دوست نداشتن عالم و آدم را تجربه کرده‌ایم. [...]

تجربه‌ی روزه‌ی ۷ روزه

اسفند ۱۰ام, ۱۴۰۱|3 ديدگاه

پیش‌نوشت: این تجربه شاید بی‌معنا به نظر برسد، به خصوص که شبیه داستانی بریده‌بریده است اما می‌خواستم درموردش بنویسم. احساس می‌کردم نوشتن از آن، بار آن را در ذهنم کم می‌کند و خیالم را راحت. [...]

عادتی که حرفش بود

اسفند ۴ام, ۱۴۰۱|بدون دیگاه

بعضی کارها هست که فقط خودمان می‌دانیم داریم انجامشان می‌دهیم، هرچند یک دیگری که قبولش داریم، ممکن است با شنیدنش آن را تایید کند اما جایی در روحمان می‌دانیم این کار اشتباه است. بارها و [...]

چند تجربه- سری پنجم

بهمن ۲۲ام, ۱۴۰۱|بدون دیگاه

پیش‌نوشت یک : باز هم خیلی وقت است اینجا چیزی ننوشته‌ام و دلم برای اینجا تنگ شده. این تجربه‌ها هم مثل سری اول، دوم، سوم و چهارم چیزهایی بوده که تجربه، خوانده یا احساس کرده‌ام [...]

معمولی یا ایده‌آل؟

شهریور ۲۷ام, ۱۴۰۱|بدون دیگاه

پیش‌نوشت: به این نتیجه رسیده‌ام بعضی وقتها اگر به اختیار خودمان باشد، انجام بعضی کارها، گفتن بعضی حرفها، نوشتن از بعضی چیزها را هیچ‌وقت انجام نمی‌دهیم یا انجام آن را آنقدر به تعویق می‌اندازیم که [...]

چند تجربه جدید- سری چهارم

فروردین ۱۲ام, ۱۴۰۱|2 ديدگاه

پیش‌نوشت یک: چقدر نوشتن بعد از ماهها سخت می‌شود، احساس می‌کنی ذهنت خالیست و چیزی برای نوشتن نداری. اما می‌خواهم بر این حس گس غلبه کنم و بعد از ماهها اینجا بنویسم هرچند کوتاه، هرچند [...]

بارگذاری مطالب بیشتر