امروز فهمیدم عملگرایی صرفا نه به خواندن است و نه به نوشتن، آنهایی که بیشتر خواندهاند و بیشتر نوشتهاند، الزاما اهل بیشتر عمل کردن نیستند. این ذهنیت توهم است، دگماندیشی است.
آدمهایی را دیدهام که بدون اینکه زیاد بخوانند و زیاد بنویسند، عملگراتر بودهاند و بابت این عملگراییشان ادعایی هم نداشتهاند.
فکر میکنم خطر خواندن و نوشتن ایجاد حس برتریپنداری است، حس اینکه خواندن و نوشتن همه چیز است و جای خالی عملگرایی را پر خواهد کرد اما سنگی را که ما باید جابجا کنیم، خواندن و نوشتن جابجا نخواهد کرد، آن شاید صرفا میتواند اهرمی برای حرکت آن برایمان بسازد.
من با نظر شما موافقم و قبلا هم در مورد این موضوع نوشته ام.
اما یک استثناهایی وجود داره. مثلا نوشتن برای یک نویسنده “عمل” محسوب میشه . شبیه “رانندگی” برای راننده یا “پختن نان” برای نانوا.
این پست شما نیاز به شرح و بسط بیشتری داره و گرنه میتونه کمی گمراه کننده باشه.
سلام آقای انصاری
دیدن اسم و پیام شما خوشحالم کرد، ممنونم برام کامنت نوشتین.
واقعیتش این که این پست رو بیشتر در اعتراض به عملکرد خودم نوشتم، میدیدم که انگار فقط مینویسم و کاری از پیش نمیبرم و دیگرانی هستن که بدون اینکه بنویسند، دارن اون کار مشابه من رو انجام میدن، هرچند الان فکرمیکنم این، قیاس منصفانه ای نبوده یا شاید هم هشداری برای انجام سریع اون کار.
اما حق با شماست، خود نوشتن یعنی عمل. ممنونم این نکته رو بهم یادآوری کردین، درموردش بیشتر مینویسم.
بازهم ممنونم برام نوشتین.
راستی اون پستتون رو در مورد نوشتن در سایتتون پیدا نکردم، ممنون میشم لینکش رو برام بفرستین
از لطفی که دارید ممنونم.
راستش را بخواهید خودم هم نتوانستم این پست رو پیدا کنم. و نمیدانم کجا چنین چیزی نوشته ام. ولی لینک زیر در مورد تعادل بین مطالعه و عمل گرایی است:
http://foad-ansari.ir/%d8%af%d8%b1-%d8%a8%d8%a7%d8%a8-%d9%85%d8%b7%d8%a7%d9%84%d8%b9%d9%87/
شاید به درد بخوره
از اینکه این لینک رو در اختیارم قرار دادین ممنونم.
این جمله “به خود و دیگران یادآور شوم که هرگز و هرگز نباید سرعت مطالعه و انباشت اطلاعاتمان از عمل گرایی و اجرایی کردن دانسته ها پیشی بگیرد .” اون چیزی بود که در ذهنم بود و شما خیلی واضح اون رو تبدیل به کلمه کردین و درموردش توضیح دادین.
ممنون از شما