یکی از رویاهایم نوشتن برای مدرسۀ نویسندگی شاهین کلانتری بود و این رویا محقق شد. نوشتن درباره نوشتن؛ ما با نوشتن فراموش میکنیم یا به یاد میآوریم؟
زمانی که مینویسم، نمیدانیم کدام ابزار در آن لحظه کمکمان خواهد کرد، فقط این را میدانیم ما بیشتر وقتها آدم قبلِ از نوشتن نیستیم و همین برای ما کافیست.
متیو مک کانهی که شاید او را بیشتر به خاطر بازی در فیلم Interstellar میشناسیم، در کتاب چراغ سبزها در مورد نوشتن، تضاد جالبی را توضیح میدهد؛
“همیشه مینوشتم تا بتوانم فراموش کنم. فکر کردن به بازنگری در زندگی و افکارم آزاردهنده بود. گمان نمیکردم از حمل این زندگی و افکار لذت ببرم. اخیراً جرات پیدا کردهام به نوشتههایم در این سی و پنج سال – دربارۀ کسی که پنجاه سال بودهام- نگاهی بیندازم. و میدانید چه شد؟ بیشتر از چیزی که فکر میکردم از بودن در کنار خودم لذت بردم. خندیدم… گریه کردم… فهمیدم بیشتر از حد انتظارم لحظهها را به خاطر دارم…. و کمتر فراموش کردهام.”
به گمانم نوشتن، فارغ از اینکه برای چه خاطری مینویسیم، به وقتش خاصیت خود را در فراموشی و به خاطر سپردن برای ما نشان میدهد.
پینوشت: از معصومه عزیز برای اطلاع دادن این همکاری، زهرا شجاعی، شاهین کلانتری و از خودم تشکر میکنم (:
سلام.
به نظرم مطلبی که برای مدرسهی نویسندگی نوشته بودین خیلی خوب بود. من که خیلی خوشم اومد ازش.
سلام وحید جان
خیلی ممنونم ازت، پیامت خیلی خوشحالم کرد. ممنون که پست رو خوندی و نظرت رو بیان کردی.